روز کارگر٬ روز من٬ روز ما!
زنده باد اول مه
فخرى جواهرى
اول ماه مه٬ ١١ اریبهشت٬ روز اتحاد و تلاش کارگران برای ایجاد يک دنیای آزاد و برابر و مرفه در راه است. کارگران پيشرو در نقاط مختلف دنیا در این روز اتحاد و همبستگی خود را برای برچیده شدن نظام سرمایه داری اعلام میکنند. طبقه کارگر در کشورهای مختلف در شرایطی متفاوت زیر فشار و ستم و استثمار سرمایه داران قرار دارد و همچنین اعتراضات طبقه ما شیوه ها و شکل های متفاوتی به خود گرفته است. اما هم تجارب واقعى و هم اوضاع بار ديگر خاطر نشان ميکند که کارگر بدون کمونيسم و کمونيسم بدون کارگر بجائى نميرسد. جنبش کمونيستى کارگرى تنها افقى است که ميتواند اعتراضات برحق ما کارگران عليه سرمايه دارى را به پيروزى برساند. ما بايد عليه تماميت اين نظام بميدان آئيم و براى ساختن جامعه سوسياليستى دورخيز کنيم.
در ایران ما هر روز شاهد اعتراضات کارگری بوده ایم و هستیم. شاهد اعتراض کارگرانی که کمرشان زیر بار فقر و گرانی خم شده است. کارگرانی که از صبح تا غروب عرق میریزند اما همان حقوق ناچیز و بخور و نمیرشان را هم دریافت نمی کنند و قادر به پرداخت هزینه مخارج مختلف و کرایه خانه و تحصیل فرزندانشان نیستند. اعتراضشان برای نقد کردن حقوق های معوقه و يا خواست افزایش دستمزد با سرکوب مواجه میشود. همین چند روز پیش شاهد اعتراضات و اعتصابات گسترده کارگران کارخانه هاى پتروشیمی ماهشهر و اعتراضات و اجتماعات کارگری عسلویه در رابطه با قراردادها و دستمزدهای معوقه و افزایش دستمزد بودیم .
هر روزه میبینیم و میشنویم که دولتهاى سرمایه و سرمایه داران عیدی و حق سنوات و دیگر عایديهای کارگران را میدزدند و در جیبهای گشاد خود میریزند. میبینیم و میشنویم که کارگران به بهانه سود ندادن کارخانه٬ به بهانه بحران اقتصادی دسته دسته اخراج می شوند. همچنین کارگرانی که بخاطر استفاده از دستگاههای قدیمی و فرسوده و همچنین بدی شرایط ایمنی محیط کار دچار نقص عضو میشوند و بجای اینکه مورد پرستاری و مراقبت قرار گیرند در معرض خطر اخراج قرار میگیرند. دیده ایم که چگونه بعضی از کارگران در کارخانه ایران خودرو و دیگر کارخانه ها به خاطر فشار شدید کار جان خود را ازدست داده اند. آری این دنیایست که نظام سرمایه داری و سرمایه داران زالو صفت برای ما کارگران و زحمتکشان و اکثریت مردم جامعه رقم زده اند .
رفقای کارگر کمونیست! کمونیست های کارگری! مردم إزادیخواه و برابری طلب! بر هم زدن این معادلات ضد کارگری و ضد انسانی نظام های سرمایه داری کار و وظیفه ماست. اگر در راس مبارزات و اعتراظات جامعه ایران قرار بگیریم میتوانیم به تمام این نابرابریها و بیعدالتیها پایان دهیم و با آزادی خود و با پایان دادن به استثمار و نابرابری و فقر جامعه را آزاد کنیم. آنوقت است که میتوانیم بر ویرانه های نظام سرمایه داری دنیایی آزاد و برابر و مرفه براى همگان٬ يک جامعه سوسیالیستی را بنا نهیم .
با نزدیک شدن به روز کارگر به یاد یکی از مراسم اول ماه مه در تهران افتادم. در روز 11 اردیبهشت مراسمی در میدان بهارستان تهران برپا شده بود. خانه کارگر و انجمن های اسلامی کارخانجات و عمال سرسپرده جمهوری اسلامی کارگران را با سرویس های کارخانه به این میدان آورده بودند. من و رفیق احمد بابایی تصمیم گرفتیم به میان تجمع کارگران برویم و افشاگری کنیم. آقای محجوب هم که از سردمداران خانه کارگر و در آنموقع کاندیدای به اصطلاح "نماینده کارگران" در مجلس اسلامی بود از سخنرانان بود. ما به میان کارگران رفتیم. آنان در مورد وضعیت کار و کارخانه خودشان تبادل نظر میکردند و ما هم در بحث های آنان شرکت میکردیم. از اینکه حق اعتصاب و تحصن را باید در دستور کار خود قرار دهيم و با تشکل خود کارخانه داران را به عقب نشینی وادار کنيم را همه اذعان داشتیم. کارگری در این میان میگفت: ما کارگران قراردادی هستیم با کوچکترین اعتراضی ما را ار کارخانه اخراج میکنند. من گفتم اما اگر تشکل واقعی کارگری داشته باشیم نه میتوانند به این آسانی شماها را اخراج کنند و نه ميتوانند از کارگران قراردادی برای ساکت و مطیع کردن کارگران استخدامی استفاده کنند. همه جا درد زخمهاى تکه پاره کردن طبقه کارگر خود را حس ميشود. سياستهائى که هدفش ضعيف کردن و نابود کردن اعتراض قوى کارگرى است.
پس از ساعتی مراسم به پایان رسید. بخشى از کارگران که تعدادشان هم خیلی زیاد بود تصمیم گرفتند از بهارستان تا چهار راه مخبرالدواله که محل استقرار سرویسها بود راهپیمایی کنند. من تنها زنی بودم که در میان آنان بودم. البته یکی و دو خانم دیگر هم کنار تظاهرات کنندگان میامدند. بعضی از سردمداران کارخانه شعارهای مذهبی منتها به اصطلاح اعتراض گونه میدادند. پس از مدت کوتاهی جوانی شعار "مرگ بر سرمایه دار" سر داد. پس از چند بار تکرار ساکت شد. من فریاد زدم: مرگ بر سرمایه دار! اول کارگران از شنیدن صدای یک زن تعجب کردند اما من پشت سر هم تکرار کردم و بقیه هم تکرار میکردند. همچنین شعار اعتصاب و تحصن حق مسلم ماست!
کم کم به میدان مخبرالدوله نزدیک شدیم. حال جمعیت کارگران بهم فشرده تر شده بودند. من شعار نان مسکن و آزادی را فریاد زدم. اول تعدادی تکرار کردند. لحظاتی نگذشت که همه جمعیت یکصدا و بی وقفه فریاد میزدند نان مسکن آزادی! مردی که بنظر میرسید مسئول نظم و ترتیب راهپیمایی بود فریاد زد تکرار نکنید٬ تکرار نکنید٬ این شعار کمونیستی ست! و با عصبانیت به طرف من آمد و دوباره فریاد زد تکرار نکنید. من رو به جمعیت گفتم دوستان کارگر مگر ما آزادی نمیخواهیم؟ مگر ما گرسنه نیستیم و نان نمی خواهیم؟ مگر ما مسکنی بعنوان سقف بالای سرمان احتیاج نداریم؟ پس این شعار مال همه ماست. پس از آن جمعیت به طرف سرویسهای کارخانه روان شدند. با یاد آوری این خاطره خواستم بگویم که کارگران پیشرو و آگاه باید برای ایجاد تشکل های واقعی کارگران تلاش کنند و خواستهای رادیکال و کمونیستی را با استفاده از این تشکل ها در میان کارگران جا بیندازند .
من روز کارگر را روز خودم و طبقه ام میدانم و به آن افتخار ميکنم. به عنوان کسی که در کودکی و نوجوانیم کودک کار بودم٬ در سالهای جوانیم کارگر کارخانه بودم٬ و هم اکنون هم جزیی از جنبش کمونیسم کارگری و عضو حزب اتحاد کمونیسم کارگری میباشم٬ به همراه هم طبقه ای هایم در روز اول ماه مه به خیابان ها خواهم رفت. فریاد خواهم زد: فعالین کارگری زندانی باید بدون قید و شرط آزاد شوند ! فریاد خواهم زد : برپایی مجامع عمومی و شوراهای سرخ کارگری حق مسلم ماست! فریاد خواهم زد: کارگران عليه نظام فاسد و سرکوبگر سرمايه دارى و برای ایجاد دنیایی بدون فقر و گرسنگی٬ دنیایی فارغ از مصائب سرمايه دارى بميدان بيائيد.
رفقاى کارگر برای پیروزی و ایجاد یک جمهوری سوسیالیستی بايد عليه اين اوضاع انقلاب کنيم. انقلابى زير و رو کننده٬ انقلاب کارگرى! به حزب اين انقلاب٬ حزب اتحاد کمونیسم کارگری٬ یعنی حزب خودتان بپیوندید . *